روایت پختگی شهریار شعر
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۰۴۶۳۹
شهریار اشعار معروفی به زبانهای ترکی و فارسی داشت، اما چند شعر او مثل آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا، چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی و حیدربابا دنیایالان بیشتر از دیگر سرودههایش معروف شد و تاکنون بارها توسط خوانندگان مختلف بازخوانی شده است. به بهانه امروز، روز شعر و ادب فارسی و بزرگداشت سیدمحمدحسین بهجتتبریزی، متخلص به شهریار، مروری داشتیم به سریالی که به نام او بود و توانست تماشاگران را با بخشهای مختلف زندگیاش آشنا کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تولید و پخش مجموعههایی که حالوهوای زندگی یک شخصیت برجسته را دارد از چند جهت میتواند حائز اهمیت باشد. یکی از مهمترین جنبهها به معرفی شخصیت و ابعاد زندگی او برمیگردد. هرچند که روایت بخشهایی از تاریخ در خلال روایت زندگی شخصیت یک فیلم یا سریال، جذابیت دیگر چنین مجموعههایی است اما آشنایی با همه ابعاد زندگی آن فرد برجسته در این نوع محتواها بسیار مهم است.
وقتی مجموعه «شهریار» برای اولینبار روی آنتن تلویزیون رفت، بسیاری جز چند شعر و نام، چیزی از این شاعر بلندآوازه نشنیده بودند. شهریار با نام اصلی محمدحسین بهجتتبریزی، شاعر اهل تبریز بود که به زبانهای ترکی و فارسی شعر میگفت. قبل از پخش سریال شهریار، شاید تنها اشعاری همچون علی ای همای رحمت و آمدی جانم به قربانت از او در ذهنها به یاد بود. مجموعه شهریار توانست بخشهای ناگفتهای از زندگی این شاعر را به نمایش بگذارد. قصهای از عاشقانههای یک شاعر
قصه سریال شهریار، درباره زندگی محمدحسین شهریار بود که از دوران کودکی تا درگذشت او را روایت میکرد. داستان این مجموعه تلویزیونی، از سالها قبل و اواخر دوره حکومت قاجار آغاز میشد. در ابتدای سریال میدیدیم سیداسماعیل، یکی از وکلای مشهور تبریز که در جنگ و شورش این شهر چند فرزند خود را از دست داده بود، پس از بهدنیاآمدن فرزندش، تصمیم میگیرد او را نزد خواهرش بفرستد. به این شکل بود که شهریار تا پایان دوره کودکی خود در آنجا ماند و در همان سالها با ابراهیم ادیب آشنا شد که تاثیر زیادی در زندگیاش گذاشت.
نکته مهم در مورد این مجموعه، پرداختن به بخشهای مختلف زندگی شهریار است که توانست مخاطب را با خود همراه کند. بخشی از روایت قصه زندگی شهریار در دوران جوانی، مربوط به عشقی بود که تجربه کرد و آثارش را در برخی اشعار او شاهد بودیم. درواقع بخش مهمی از آثار شهریار، از این عشق و ناکامی بعد از آن تغذیه میشد. شهریار در اوایل تحصیل پزشکی در تهران، عاشق ثریا، دختر عبدا... امیرطهماسبی میشود و چند سال نامزد میمانند. هرچند که در نهایت آن دختر با چراغعلی سالار حشمت، معروف به امیر اکرم ازدواج کرد. اما این شکست و ناراحتی عشقی توانست بخشی از اشعار غنی او را شکل دهد. شهریار در مرداد۱۳۳۲ با نوه عموی خود بهنام عزیزه عبدخالقی ازدواج میکند که حاصل این ازدواج سه فرزند به نامهای شهرزاد، مریم و هادی میشود.
از دیگر نکات برجسته سریال شهریار، بازیهای متفاوتی است که شکل گرفت. علاوه بر بازی اردشیر رستمی که نقش خود شهریار را بازی میکرد، شخصیت حاجمیرآقا خشگنابی، پدر شهریار هم با بازی درخشان فرهاد قائمیان، توانست یک چهره متفاوت و واقعی را به نمایش بگذارد. همچنین مرحوم احمد آقالو در نقش عارف قزوینی، پیام دهکردی در نقش ابوالقاسم شیوا و رحیم نوروزی در نقش میرزاده عشقی بازیهای متفاوتی را به نمایش گذاشتند. بازیگران دیگری هم مثل اسماعیل خلج، بابک حمیدیان، مهرداد ضیایی و لیلی تقوی در این مجموعه نقشآفرینی کردند.
عوامل حرفهاییکی از نکاتی که میتوان در دلایل موفقیت و تماشاییبودن مجموعه شهریار برشمرد، کارگردانی این مجموعه است. کمال تبریزی که پیش از شهریار مجموعه موفق «دوران سرکشی» را روی آنتن برده بود، در شهریار هم با توانمندی خود توانست زندگی یک شاعر ترک را به نمایش بگذارد. تبریزی تولید این پروژه را از اردیبهشت ۱۳۸۴ آغاز کرد و در شهریور سال بعد به اتمام رساند. سعید شاهسواری بهعنوان تدوینگر، مجموعه تلویزیونی را در ۳۴ قسمت تدوین کرد. در این مجموعه تلویزیونی، شهریار را در سه مقطع سنی میدیدیم که اردشیر رستمی جوانی این شاعر و مرحوم سیروس گرجستانی هم میانسالی و پیری او را بازی میکرد. نویسندگی مهدی سجادهچی که کاری مثل «خاکسرخ» را در کارنامه خود داشت، از نکات دیگری است که شهریار را تماشایی کرده بود. علاوهبرآن، موسیقی سریال شهریار، کار فرهاد فخرالدینی، نکته دیگری بود که توانست قصه زندگی این شاعر را به یک مجموعه دیدنی تبدیل کند.
کاراکترسازیعلاوه بر شخصیتهای واقعی تاریخی که در این مجموعه به آن اشاره شده، خود شخصیت شهریار با جزئیاتی که در حالات و احوالات شاعرانهاش داشت، توانست واقعی و قابل باور از آب درآید. از ویژگیهای خاص این سریال حالات و احوالات شهریار بود که دست به قلم میبرد و شعر میسرود. سریال تلاش کرد به حیطه داخلی و عاطفی شهریار گذری داشته باشد و از عاشقشدن او و گرهخوردنش با شعر، قصههای واقعی بگوید. مجموعه شهریار بهدلیل استفاده از منابع متعدد، دقت بالایی داشت و روایت را با ابزارهای هنری به تصویر کشیده بود. چهرهپردازیها بهخصوص در نمایش شخصیت شهریار بسیار دقیق بود و توانست مخاطب را با یک کاراکتر واقعی همراه کند. نکته دیگر، نمایش شخصیتهای مربوط به روستای محل زندگی این شاعر بود. نشاندادن شخصیتهایی مثل خانننه، ننهقیز و رخشنده که نقش انکارناپذیری در شکلگیری شخصیت شهریار داشتند، توانست بهدرستی پرداخت و به نمایش گذاشته شود. اهمیت این شخصیتها به واسطه تاثیر آن در زندگی شهریار بود که تا آخر عمرش در ذهن و زبان او ماند و این شاعر در سوگ آنها مرثیه گفت.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: شهریار شعر ادبیات سریال شهریار شخصیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۰۴۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت جالب مربی لهستانی تیم والیبال ایران از خوردن بهترین هندوانه و سخت بیدار شدن صبح
یاناس ویچیچ، مربی بدنساز لهستانی سابق تیم ملی والیبال ایران در گفتوگو با یک رسانه لهستانی درباره زندگی در ایران و شرایط تمرینی ملیپوشان صحبت کرده است. او در گفت و گو با رسانه Przegląd Sportowy Onet از پشتصحنه کارش و زندگی در ایران گفت.
به گزارش ایسنا، یاناس ویچیچ یک شخصیت بسیار ارزشمند در جامعه والیبال لهستان است. او سالها با تیمهای ملی والیبال لهستان همکاری داشته است. او همچنین در پلاس لیگا کار کرده و در آنجا با تیم اسکرا به موفقیت دست یافت.
او در صحبتهایش درباره حضور در ایران گفت: از من استقبال خیلی خوبی شد همه چیز در ایران برای من خوب بود. بعد از رسیدن تعجب کردم چون با وجود اینکه هوا بسیار گرم بود، نیمی از کشور سرسبزی زیبا داشت. کوه و دریا در ایران زیبایی را بیشتر کرده و غذاها در ایران نیز ساده اما بسیار خوشمزه هستند.
او اعتراف کرد که بهترین هندوانه عمرش را در ایران خورده است. با این حال از خیارشور در بشقاب غذایش تعجب کرد چون در لهستان نیز همینگونه است. این تنها مشترکات لهستان و ایران از دید این مربی نیست.
ویچیچ در بخش بعدی صحبتهایش گفت: من فکر می کنم که ایران و لهستان به عنوان دو کشور مشترکات زیادی دارند. درست مثل ما تا جایی که بتوانیم محبت میکنیم ولی به سرعت ممکن است از دست هم عصبانی شویم.
اقامت او در ایران زیاد طول نکشید اما این حضور کوتاه خاطرات خوبی برای این مربی به جای گذاشت. پس از دو یا سه هفته آمادهسازی، او همراه بازیکنان ایرانی به مسابقات و کشورهای مختلف رفت.
"انجام تمرینات صبحگاهی در ایران سخت است"
ایران تیمی است که سالها در بین بهترینهای جهان قرار دارد. همچنین استعدادهای جوان بسیاری دارد.
او در بخش پایانی صحبتهایش گفت: بازیکنان جوان به سرعت در ایران "ستاره" میشوند. باید خیلی بیشتر روی جوانان کار شود. قطعا پتانسیل انسانی در ایران بیشتر است. همه بچهها دوست دارند یا سمت فوتبال بروند یا والیبال. کشتی هم در رده سوم است. در مقایسه با لهستان، تعداد کودکان و نوجوانان مشتاق به والیبال بیشتر است. البته نباید تعجب کرد چون فقط بیش از ۱۲ میلیون نفر در پایتخت زندگی میکنند.
یاناس در پایان درباره تفاوت همکاری با بازیکنان لهستانی و ایرانی صحبت کرد و گفت: تفاوت اصلی این است که در ایران تمرین صبحگاهی سخت است. به دلیل هوا و گرما، زندگی در ایران از غروب شروع میشود و در اواخر شب به پایان میرسد. به همین دلیل است که صبحها بیدار شدن سخت است.
کانال عصر ایران در تلگرام